به گزارش خبرگزاری حوزه، بیست و هفتم رجب، سالروز مبعث حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که مطلبی به این مناسبت تقدیم شما خوبان خواهد شد:
تعریف و تاریخچه بعثت پیامبر
روز بعثت روزی است که خدای تبارک و تعالی موجود کاملی که از او کاملتر نیست و نمیشود باشد مامور کرد که تکمیل کند موجوداترا، انسانهارا.و بعثت انبیاء به طور کلی برای تربیت ماست و سرّ بعثت رسول اکرم تزکیه وتعلیم و تربیت امت است.[۱]
در زمان دقیق بعثت پیامبردر روایات شیعه و اهل سنت اختلاف است. آنچه مشهور میان علما و مسلمین است ۲۷رجب سال چهل عام الفیل است.همچنین میان علما و محدثین اهل سنت مشهور است که در ماه مبارک رمضان صورت گرفته که در روزش اختلاف است.[۲]
آنچه در مبعث حضرت رسول مورد توجه است زمانهای است که ایشان مبعوث شدند. جهانی که در آن روز مملو از جهل و قتل و ظلم و بی عدالتی بود با بعثت رسولی از میان خودشان قرار بودبه گلستان بدل گردد.دراین میان جزیره العرب از نظر سیاسی اقتصادی و فرهنگی و.. در پایین ترین وضعیت ممکن قرار داشت و منجی از میان چنین قشری ظهور کرد. انسان هایی که در برابر بت هایی بی جان تعظیم میکردند و دختران خود را زنده به گور کرده و در پایین ترین جایگاه قرار می دادند.[۳]به گونه ایی که قرآن کریم می فرماید:
قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ ۖ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۖ وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ ۖ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ ۖ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ[۴]
بگو: بیایید تا آنچه خدا بر شما حرام کرده همه را بر شما بخوانم، و آن اینکه به هیچ وجه شرک به خدا نیاورید، و به پدر و مادر احسان کنید، و دیگر اولاد خود را از بیم فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم، و دیگر به کارهای زشت آشکار و نهان نزدیک نشوید و نفسی را که خدا حرام کرده (محترم شمرده) جز به حق به قتل نرسانید. خدا شما را به این اندرزها سفارش نموده، باشد که تعقل کنید. خداوند در این آیات سعی دارد به وسیله پیامبرقوم جاهل عرب و البته تمام جهانیان را به نور علم و معرفت و حقیقت منور ساخته و رشد دهد.در چنین شرایطی بعثت پیامبری که واسطه ی این رشد و طریق هدایت است،با برکت و خوش یمن است و باید ان را جشن گرفت. بعثت به معنای برانگیختگی است؛ یعنی برانگیختگیِ انسان برگزیدهی پروردگار -که رسول الهی است- و این برانگیختگی همراه میشود با اتّصال او به منبع لایزال علم و قدرت الهی؛ که این، حادث شدنِ پدیدهی عظیم رسالت و پیامبری است؛ در مرحلهی بعد، این برانگیختگیِ شخص پیغمبر به برانگیختگی مجموعههای بشری منتهی خواهد شد؛ یعنی پیغمبر اکرم و رسول الهی در هر دورهای -هر یک از پیامبران بزرگ الهی- بعد [از این] که مبعوث میشود و برانگیخته میشود، مجموعههای انسانی را او برانگیخته میکند و به راه میاندازد و حرکت میدهد به سمت راهی نو، به نیکبختی بشر و راهی را در مقابل پای انسان قرار میدهد.[۵]
اهداف بعثت پیامبر
بعثت پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ ارزشهای ضد انسانی را دگرگون کرد و تمام رسمهای ایام جاهلیت، به قوانین عادلانة اسلامی تبدیل شدند. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیشترین تلاش خود را در تحول افکار عمومی متمرکز کرده و برای از میان بردن باورهای خرافاتی و ناپسند، از هیچ کوششی فروگذار نمیکرد.این هدف مهم در کلام امیرالمومنین به انقلاب ارزش ها تعبیر شده است. «
ألا وَإنّ بَلیَّتَکُمْ قَدْ عادَتْ کَهَیئَتِها یَوْمَ بَعَثَ اللهُ نَبیَّهُ ـ صلّی الله علیه و آله ـ وَالَّذی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَلَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَلَتُساطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتّی یَعُودَ أسْفَلُکُمْ أعْلاکُمْ وَأعْلاکُمْ أسْفَلَکُمْ؛
آگاه باشید تیره روزیها و فتنههای شما همانند عصر قبل از بعثت پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ بار دیگر روی آورده است. سوگند به خدائی که پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ را به حق مبعوث کرد، سخت آزمایش خواهید شد و چون دانههائی که در غربال ریزند یا غذائی که در دیگ گذارند، زیر و رو خواهید شد تا اینکه پائین شما به بالا، و بالای شما به پائین بیاید».[۶]
یعنی دقیقاً همانند عصر بعثت دگرگون و منقلب خواهید شد، و بار دیگر انقلاب ارزشها رخ خواهد نمود.
امام ـ علیه السلام ـ به جایگزین شدن افراد طبقه پائین به جای بالا نشینها و تبدیل شدن ارزشهای ظاهری مادی به ارزشهای انقلابی و معنوی اشاره کرده و میفرماید، چون به جاهلیت قبل از بعثت پسرفت داشتهاید، دقیقاً باید همان حادثه رخ نماید و حق به محور خود برگردد.
از دیگر اهداف بعثت رسول خدا که در امتداد اهداف رسولان دیگر است تزکیه و پرورش روح انسان هاست. در واقع مهمترین علل بعثت انبیاء، تهذیب نفوس و تربیت انسانهای مستعد است. پیامبران الهی کوشش میکنند نیروهای درونی انسانها را از قوه به فعلیت رسانده و برای رسیدن به قلّه سعادت و کمال، آنان را همراهی و یاری نمایند. آنان برای ارتباط افراد با مبدأ هستی زمینه سازی کرده و مقدمات تعالی آنان را فراهم میآورند.[۷]
قرآن کریم در سورة آل عمران با اشاره به این نکته میفرماید:
لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلیَ المُؤْمِنینَ إذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسولاً مِنْ أنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُم الْکِتابَ وَالْحِکْمَةَ وَإنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ [۸]
«خداوند متعال بر مؤمنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها پیامبری از جنس خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد، گرچه قبل از بعثت در گمراهی آشکاری بودند.»
اعمال و برکات روز مبعث
مبعث و ماهیت آن و برکات آن چیزی نیست که بتوان با زبانهای الکن ما از آن ذکری کرد و به قدری ابعاد آن زیاد است و جهات معنوی و مادی او زیاد است که گمان ندارم بتوان حول و بر او هم صحبت کرد. مسأله بعثت یک تحول علمی - عرفانی در عالم ایجاد کرد که آن فلسفههای خشک یونانی را که به دست یونانیها تحقق پیدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد، لکن مبدل کرد به یک عرفان عینی و یک شهود واقعی برای ارباب شهود.[۹]
آن چیزی که ما در روز مبعث باید توجه به آن بکنیم این است که با بعثت رسول خدا، بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرتهای بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند. بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمتها نجات بدهد، ظلمات را بکلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور عمل بیاورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جای او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است[۱۰]
در چنین روز پُر یمنی می توان با انجام عبادات و اعمالی که اهل بیت به ما سفارش کرده اند از برکات این روز به بهترین نحو بهره برد.
اول: [دوازده رکعت نماز میخوانی]
شیخ در مصباح فرموده روایت شده از حضرت ابو جعفر امام جواد علیه السلام که فرمود: همانا در رجب شبی است که بهتر است از آنچه که میتابد بر آن آفتاب و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث گردید و بدرستی که از برای عامل در آن شب از شیعه ما اجر عمل شصت سال است.
به خدمت آن حضرت عرض شد که عمل در آن شب چیست فرمود چون بجا آوردی نماز عشا را و به رختخواب رفتی پس بیدار میشوی هر ساعتی که خواستی از شب تا پیش از نیمه آن و بجا میآوری دوازده رکعت نماز میخوانی در هر رکعتی حمد و سورهای از سورههای کوچک مفصل و مفصل از سوره محمد است تا آخر قرآن پس چون سلام دادی در هر دو رکعتی و فارغ شدی از نمازها مینشینی بعد از سلام و میخوانی حمد را هفت مرتبه و معوذتین را هفت مرتبه و قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ و قُلْ یٰا أَیُّهَا اَلْکٰافِرُونَ هر کدام را هفت مرتبه و إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ و آیة الکرسی هر کدام را هفت مرتبه و بخوان در عقب همه این دعا را اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی اَلْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ اَلذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَعَاقِدِ عِزِّکَ عَلَی أَرْکَانِ عَرْشِکَ وَ مُنْتَهَی اَلرَّحْمَةِ مِنْ کِتَابِکَ وَ بِاسْمِکَ اَلْأَعْظَمِ اَلْأَعْظَمِ اَلْأَعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ اَلْأَعْلَی اَلْأَعْلَی اَلْأَعْلَی وَ بِکَلِمَاتِکَ اَلتَّامَّاتِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ پس بخوان هر دعایی که خواستی) و مستحب است غسل در این شب و گذشت در شب نیمه نمازی که در این شب نیز خوانده میشود.
دوم: زیارت امیرالمومنین که افضل اعمال این شب است و از برای آن حضرت در این شب سه زیارت است.
سوم: روزه که آن یکی از چهار روزی است که در تمام سال امتیاز دارد.
رُوِّینَا بِإِسْنَادِنَا إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ بَابَوَیْهِ بِإِسْنَادِهِ فِی أَمَالِیهِ إِلَی الصَّادِقِ ع قَالَ«ابو جعفر محمد بن بابویه» به سند خود در کتاب «امالی» آورده است که امام صادق-علیه السّلام-فرمود:وَ مَنْ صَامَ یَوْمَ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ رَجَبٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ صِیَامِ سَبْعِینَ سَنَةً«هرکس روز بیست و هفتم رجب را روزه بدارد، خداوند پاداش هفتاد سال روزه را برای او مینویسد.»[۱۱]
چهارم: دعایی که شیخ کفعمی در بلدالامین ذکر کرده اند.[۱۲]
و صلوات بر آن حضرت نیز سفارش شده است.
رُوِّینَا بِإِسْنَادِنَا إِلَی جَدِّی أَبِی جَعْفَرٍ الطُّوسِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِیمَا رَوَاهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع غَیْرُ [عدل] ذِی الْأَعْیَادِ شَیْءٌ قَالَ نَعَمْ أَشْرَفُهَا وَ أَکْمَلُهَا الْیَوْمُ الَّذِی بُعِثَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ قُلْتُ فَأَیُّ یَوْمٍ هُوَ قَالَ إِنَّ الْأَیَّامَ تَدُورُ وَ هُوَ یَوْمُ السَّبْتِ لِسَبْعٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ رَجَبٍ قَالَ قُلْتُ فَمَا نَفْعَلُ فِیهِ قَالَ تَصُومُ وَ تُکْثِرُ الصَّلَاةَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ع
جدّم «ابو جعفر طوسی» -رضی اللّه عنه-به نقل از «حسن بن راشد» آورده است که به امام صادق-علیه السّلام-عرض کردم:«آیا غیر از ایام عید، روز [پرفضیلت]دیگری داریم؟ فرمود: «بله، برتر و کاملتر از همه، روز مبعث، یعنی روزی است که رسول خدا-صلّی اللّه علیه و آله و سلّم-در آن به پیامبری برانگیخته شد.» عرض کردم: «روز مبعث چه روزی است؟» فرمود: «روزها در گردشاند، ولی روزی که رسول خدا در آن به پیامبری رسید، روز شنبه بیست و هفتم رجب بود.» عرض کردم: «در آن روز چه عملی انجام دهیم؟» فرمود: «روزه بگیر و بسیار بر حضرت محمد و خاندان او -علیهم السّلام-صلوات بفرست.[۱۳]
نتیجه گیری:
روز مبعث پیامبر به جهت برانگیخته شدن رسول خدا برای هدایت مردم و شروع حرکت جدی رسالت ایشان ،از روزهای خاص و پربرکتی است که در اهداف با رسولان دیگر همسو است.اما بخاطر خاتمیت و مخصوص بودن رسول خدا روز بعثت ایشان متمایز از دیگر انبیا الهی است.از این رو افراد با معرفت به این روز عظیم ،با شادمانی این روز را تکریم کرده و جشن میگیرند .همچنین با انجام اعمال و عباداتی که در روایات به ما سفارش شده است،می توانیم از برکات این روز به نحو بیشتر وبهتری بهره ببریم.و مومن به جهت کیاستی که در روایت می فرماید : الْمُؤْمِنُ کَیّس» «مؤمن زرنگ است».[۱۴] از این فرصت ها برای رشد سریع خود استفاده می کند.
به قلم: حسنا عباسی
پی نوشت ها:
[۱] کتاب ایام در نگاه امام خمینی،پژوهشکده انقلاب اسلامی،ج۱،ص۱۹۳[۲] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۸، ص۱۹۰.
[۳] اهداف بعثت پیامبر، عبدالکریم تبریزی، ص۷۷.
[۴] . سوره انعام، آیه۱۵۱.
[۵] بیانات رهبری،سایت خامنه ای دات آی آر، فروردین سال ۹۹.
[۶] نهج البلاغه، ترجمة محمد دشتی، نشر ائمه، قم، ۱۳۷۹، ش، خطبه۱۶.
[۷] مجله مبلغان، مرداد و شهریور ۱۳۸۴، شماره ۶۹
[۸] آل عمران۱۶۴
[۹] کتاب صحیفه نور،امام خمینی ،ج۱۷،ص۲۵۰
[۱۰] همان،ج۱۷،ص۲۵۲
[۱۱] امالی، صدوق،ص۳۴۹
[۱۲] مفاتیح الجنان،شیخ عباس قمی،ج۱،ص۱۵۰
[۱۳] مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص۸۲۰.
[۱۴] بحارالانوار،ج۶۴،ص۳۰۷